علیرضا دبیر( - 1356)
کشتی آزاد
برنده نشان طلای بازیهای المپیک 2000
آقای رکنالدین دبیر و همسرش، خانم سلطانینژاد، روز بیست و پنجم شهریور سال 1356صاحب پسری شدند. محل تولد این فرزند در یکی از بیمارستانهای تهران بود، در ششمین شب به دنیا آمدن نوزاد، مجلسی کوچک در منزل آنها، در کوی نهم آبان (13 آبان) برپا شد که در این مراسم، در گوش این نوزاد شهادتین قرائت کردند و نامش را علیرضا نهادند.(او تک پسر خانواده خود و دارای سه خواهر است).
ممتاز در مدرسه
علیرضا در طفولیت جثهای کوچک داشت؛ ولی سالم و با جست و خیز بود. قدری که بزرگتر شد، با بازیهای کودکانه و شیطنتهای بچگانه آرام و قرار نداشت. نام او را در دبستان مولوی(کوی 13 ابان) ثبت کردند. از همان کلاس اول ابتدایی، آثار هوشمندی و ذکاوت در این کودک ریزاندام پدیدار بود. هر چه به سن او اضافه میشد، قدرت درک و فراگیریاش روبه تزاید میگذاشت؛ به طوری که در تمام دوران تحصیل در دبستان، شاگرد اول بود. در همان دوران، در مدرسه و در کوچه و خیابان، بساط بازیهای مختلف و به خصوص فوتبال راه میانداخت و به عنوان سردسته، رهبری بچههای هم سن و سال و حتی قدری بزرگتر از خود را نیز به عهده میگرفت. در مدرسه، ناظم و کارکنان مدرسه، از دست او همواره دچار دردسر و مشکل بودند؛ چون دائما به دنبال ورزش بود و گه گاه شیطنت های او جنجالآفرین میشد، اگر در درس شاگرد اول و مورد توجه معلمان نبود، حتما دهها بار از مدرسه اخراج میشد.
بعد از اتمام دوره ابتدایی و راهنمایی، در دبیرستان هفتم تیر(کوی 13 آبان)مشغول تحصیل شد و دوره دبیرستان را با نمرات خوب در رشته تجربی به پایان برد، در سال چهارم که سال پایانی دبیرستان بود، علیرضا در بین تمام شاگردان دبیرستان، رتبه دوم را کسب کرد.
خواب با دوبنده
دبیر در سالروز تولدش، در 25 شهریور 1367 وقتی که فقط 24 کیلو وزن داشت و یازده ساله بود. به باشگاه صدری(کموی 13 آبان) رفت و با دادن عکس و رونوشت شناسنامهاش، تقاضای عضویت در قسمت کشتی آن باشگاه را کرد و اتفاقا اولین برخورد نزدیک او با اکبر فلاح نیز در این باشگاه روی داد. دبیر میگوید:«یک سال پس از المپیک سئول بود که مشغول تمرین در باشگاه بودم. در سالن متوجه حضور اکبر فلاح شدم. او با دیدن نحوه کشتی گرفتن من، به مربی باشگاه گفت: اون پسر کوچولو کشتیگیر خوبی میشود.
بزرگترین رهاورد چگونه به دست آمد
بدون شک، نشان طلای دبیر در بازیهای المپیک سیدنی با ارزشترین رهاورد است. او برای کسب این افتخار و نشان،زحمات زیادی را متحمل شد و در یک فرم و آمادگی دلخواه پا به عرصه مسابقههای بازیهای المپیک گذارد.
دبیر در گروه خود، دو مسابقه برگزار کرد. ابتدا با یککشتیگیر از گینه بیسائو، به نام تالاتو آمبالو، روبهرو شد؛ حریفی که به راحتی ده امتیاز داد، ولی نگذاشت دبیر شانههای وی را به تشک مماس کند. در دور دوم، حریف کانادایی، گیاسیان اوری، را سه بر صفر مغلوب کرد و سرگروه شد. او سرگروه دیگر از مغولستان، پورائو یاتور، و یک آمریکایی خشن به نام تری براند را به ترتیب، پنج بر دو و شش بر چهار از سر راه برداشت. پیکار جانانه او را با تری براند شاهد بودم. در کنار من، سمیح مدلل، دوست قدیمیام و زونهبردار(دهه 60 میلادی) اهل سوریه، که حالا عضو ای اوسی است، نشسته بود. هیجان زایدالو صف او برای پیروزی دبیر، دست کمی از م نداشت. وقتی براند مثل ببر گرسنه نیمه وحشی، به دبیر حمله میکرد. مدلل هم به این خشونت بیش از حد معترض بود! اما دبیر حملات او را که با عصبانیت و بدون کنترل انجام میگرفت، زیر کانه دفع میکرد. دبیر مسابقه نهایی را در مقابل یوگن بوسلویوویچ، کشتیگیر توانمند اوکراین، برگزار کرد و تا پایان وقت، سه امتیاز از او گرفت و بدون تردید، برنده مسابقه اعلام شد. در این مسابقات نشان طلای دبیر برای کشتی ایران، پنجمین بود و برای ایران هشتمین!
طلای المپیک
از دبیر خواستیم یکی از بهترین خاطرههایش را در مدت 15سالی که روی تشک تمرین کرده و در ان مسابقه داده است، بیان کند. او بیدرنگ میگوید:کسب نشان طلای المپیک مهمترین خاطره من است. فکر میکنم در ورزش قهرمانی، نقطه اوج برای تمام رشتههای ورزشی، غیر از فوتبال، کسب مقام قهرمان المپیک باشد.وقتی در المپیک از سکو بالا رفتم خود را کوچکی در کنار بزرگانی چون تختی، حبیبی، موحد و رسول خادم میدیدم. احساس بسیار لطیف و خوبی داشتم و در آن موقع که پرچم کشورم را از مربیان در کنار تشک گرفتم و به دور خود پیچیدم و تشک را دور زدم، غرق در غرور ملی شده بودم و وقتی روی سکوی رفیع قهرمانی رفتم. احساس دیگری به من دست داد. خدا را سپاس گرتم و از اینکه توانسته بودم محبت و بزرگواری ملت و مردمی که عاشقانه، من و دوستان ورزشکار قهرمان مرا در صحنههای مختلف مسابقههای داخلی، بینالمللی و جهانی، در گوشه و کنار ایران عزیزی همراهی و تشویق کردهاند. این گونه پاسخ بدهم. شادمان و مسرور بودم. شاید کمتر کسی فکر میکرد که من بتوانم نشان طلا کسب کنم و اگر در بین مسئولان ورزشی کشور این تصور وجود داشت حداقل مرا بخت اول کسب نشان طلا نمیدانستند، لذا من بر روی سکوی قهرمانی المپیک نشان طلای خود را از مسئولان هم وطن خود در ای. او.سی و فیلا دریافت نکردم و این به جهت برنامهریزی از قبل توسط کمیته بینالمللی المپیک و کمیته برگزار کننده بازیهای سیدنی بود».
عناوین و افتخارات علیرضا دبیر
بازیهای المپیک
2000سیدنی، استرالیا نشان طلا(دسته 62 کیلوگرم)
2004 آتن، یونان موفقیتی کسب نکرد(دسته 66 کیلوگرم)
مسابقههای جهانی
1998 تهران نشان طلا(دسته 58 کیلوگرم)
1999 آنکارا، ترکیه نشان نقره(دسته 58 کیلوگرم)
2001 صوفیه، بلغارستان نشان نقره(دسته 58 کیلوگرم)
2002 تهران نشان طلا
2003 نیویورک، امریکا موفقیتی کسب نکرد
بازیهای آسیایی
2002 بوسان، کره نشان نقره(دسته 66 کیلوگرم)
مسابقههای جام جهانی
1998 استیل واتر، آمریکا نشان طلا
1999 اسپوکین، آمریکا نشان طلا
2000 فیرفاکس، آمریکا نشان طلا
2001 پالتیمور، آمریکا نشان طلا
2003 آمریکا نشان طلا
مسابقههای جهانی جوانان
1994 بوداپست، مجارستان نشان طلا
1997 هلسینکی، فنلاند نشان طلا
مسابقههای دانشجویان جهان
1994 تهران نشان نقره
1998 آنکارا، ترکیه نشان طلا
2002 ادمونتون، کانادا نشان طلا
مسابقههای قهرمانی آسیا و اقیانوسیه
1996 شیائوشین، چین نشان نقره
مسابقههای بینالمللی
1994 آتن، یونان نشان طلا(جام آتیلب)
1995 آنکارا، ترکیه موفقیتی نداشت(جام یاشاردوغو)
1997 اولان باتور،مغولستان نشان طلا(جام منگولاگری)
2002 کلگری، کانادا نشان طلا(جام کلگری)
2003 مادرید، اسپانیا نشان طلا(جام اسپانیا)
2004 براتیسلاو، اسلواکی رتبه پنجم(گزینش المپیک)
مسابقههای بینالمللی دهه فجر
1376 تهران نشان طلا
1377 تبنکابن نشان طلا
1378 قزوین نشان طلا
1379 مشهد نشان طلا
1380تهران نشان طلا
عضویت در تیمهای ملی
1992 و 1993 عضو تیم ملی نوجوانان
1994 و 1997 عضو تیم ملی جوانان
1998 تا امروز عضو تیم ملی بزرگسالان ایران
1996 تا امروز عضو تیم دانشجویان ایران